هم شاگردی
کلاس403
 
 
دو شنبه 4 ارديبهشت 1398برچسب:, :: 13:54 ::  نويسنده : شیدا

سلام دوستان ....

به وبلاگ خودتون خوش اومدین....

این وبلاگ قبلا مال من بود اما الان میخوام تبدیلش کنم به وبلاگ گروهی کلاس....

هر کسی که تمایل داره که جزو نویسندگان باشه بهم خبر بده(یا توی قسمت نظر دهی یا به صورت حضوری یا با اسمس!!!)

بعد من براش کد تعریف میکنم که بتونه توی وبلاگ مطلب بنویسه....

بعدش دیگه اینجا مال کلاس ماست.........

دوستون دارم....

منتظرم



شنبه 5 فروردين 1392برچسب:, :: 21:23 ::  نويسنده : شیدا

روزی مرد کوری روی پله‌های ساختمانی نشسته و کلاه و تابلویی را در کنار پایش قرار داده بود روی تابلو خوانده میشد: من کور هستم لطفا کمک کنید .

روزنامه نگارخلاقی از کنار او می گذشت نگاهی به او انداخت فقط چند سکه د ر داخل کلاه بود.او چند سکه داخل کلاه انداخت و بدون اینکه از مرد کور اجازه بگیرد تابلوی او را برداشت ان را برگرداند و اعلان دیگری روی ان نوشت و تابلو را کنار پای او گذاشت و انجا را ترک کرد. عصر انروز روز نامه نگار به ان محل برگشت و متوجه شد که کلاه مرد کور پر از سکه و اسکناس شده است مرد کور از صدای قدمهای او خبرنگار را شناخت و خواست اگر او همان کسی است که ان تابلو را نوشته بگوید ،که بر روی ان چه نوشته است؟روزنامه نگار جواب داد:...



ادامه مطلب ...


شنبه 3 فروردين 1392برچسب:داستان,کوتاه,عقاب, :: 23:16 ::  نويسنده : شیدا

کوه بلندي بود که لانه عقابي با چهار تخم، بر بلنداي آن قرار داشت.
يک روز زلزله اي کوه را به لرزه در آورد و باعث شد که يکي از تخم ها از دامنه کوه به پايين بلغزد.
بر حسب اتفاق آن تخم به مزرعه اي رسيد که پر از مرغ و خروس بود.
مرغ و خروس ها مي دانستند که بايد از اين تخم مراقبت کنند و بالاخره هم مرغ پيري داوطلب شد تا روي آن بنشيند و آن را گرم نگهدارد تا جوجه به دنيا بيايد...



ادامه مطلب ...


شنبه 3 فروردين 1392برچسب:شرلوک,هلمز,داستان,کوتاه, :: 17:20 ::  نويسنده : شیدا

شرلوک هلمز، کارآگاه معروف، و معاونش واتسون رفته بودند صحرانوردی و شب هم چادری زدند و زیر آن خوابیدند. نیمه های شب هلمز بیدار شد و آسمان را نگریست. بعد واتسون را بیدار کرد و گفت: "نگاهی به بالا بینداز و به من بگو چه می بینی؟...
" واتسون گفت:"میلیون ها ستاره می بینم".هلمز گفت: "چه نتیجه ای می گیری؟". واتسون گفت: "از لحاظ روحانی نتیجه می گیرم که خداوند بزرگ است و ما چقدر در این دنیا حقیریم. از لحاظ ستاره شناسی نتیجه می گیرم که زهره در برج مشتری ست، پس باید اوایل تابستان باشد. از لحاظ فیزیکی نتیجه می گیرم که مریخ در محاذات قطب است، پس باید ساعت حدود سه نیمه شب باشد ".
شرلوک هلمز قدری فکر کرد و گفت: "واتسون! تو احمقی بیش نیستی! نتیجه ی اول و مهمی که باید بگیری این است که چادر ما را دزدیده اند.
......



شنبه 3 فروردين 1392برچسب:داستان,آموزنده,عبرت,نتیجه,نگرش, :: 15:55 ::  نويسنده : شیدا

میگویند در کشور ژاپن مرد میلیونری زندگی میکرد که از درد چشم خواب بچشم نداشت و برای مداوای چشم دردش انواع قرصها و آمپولها را بخود تزریق کرده بود اما نتیجه چندانی نگرفته بود. وی پس از مشاوره فراوان با پزشکان و متخصصان زیاد درمان درد خود را مراجعه به یک راهب مقدس و شناخته شده میبیند.

وی به راهب مراجعه میکند و راهب نیز پس از معاینه وی به او پیشنهاد کرد ...



ادامه مطلب ...


شنبه 3 فروردين 1392برچسب:عید,مبارک,تبریک,نوروز, :: 15:51 ::  نويسنده : شیدا



یک شنبه 27 اسفند 1391برچسب:اسمس,عید,تبریک, :: 11:40 ::  نويسنده : شیدا

آرزو دارم نوروزی که پیش رو داری, آغاز روزایی باشد که آرزو داری….

—————————
پیشاپیش می بوسمت  یکی این ور (‘; ‘ ) یکی اون ور( ‘ ;’) یادت باشه اولین روبوسی عیدو من کردم…پیشاپیش سال نومبارک.

—————————

.

.

.

ادامه دارد!!



ادامه مطلب ...


میدان جادویی سویندون ، گیج کننده ترین میدان و تقاطع در جهان ، این میدان در سال ۱۹۷۲ در انگلستان ساخته شده و در همان زمان نیز گیج کننده ترین میدان محسوب می شده است........



ادامه مطلب ...


پنج شنبه 11 آبان 1391برچسب:, :: 9:56 ::  نويسنده : شیدا

منوچهر احترامي داستان نويس كودكان و نوجوانان بود كه در اسفند 87 ديده از جهان فروبست
متن زير داستان كوتاهي از اوست
....................................

..........

....

..



ادامه مطلب ...


دو شنبه 13 شهريور 1391برچسب:, :: 14:12 ::  نويسنده : شیدا

سلام ببخشين كه چند روز(چندين روز) نيومده بودم.......................................

خب كنكور بود ديگه......

خيلي نامردي بود اينم شد كنكور؟؟؟؟

واقعا كنكور بدي بود.....

خب حالا كه تموم شد رفت...........

نتايج هم اومد....

اصلا اوني كه خواستم نبود..........

اما مامانم ميگه خوب بود چند هزار تا بدتر ميشدي؟؟!

يا حتي 500 تا بدتر؟!..........

پس ناشكري ممنوع..........

شكر خدا.............................................



یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 18:33 ::  نويسنده : شیدا

امروزه در دنیا، روابط اجتماعی یکی از اصول و شرایط پیشرفت در هر زمینه‌ای می‌باشد. برخورداری از روابط صحیح، رعایت اصول ادب و نزاکت اجتماعی، آداب غذا خوردن، ارتباط کلامی و حتی راه رفتن، خندیدن و بسیاری از رفتارهای روزانه نه تنها برای فرد و مجموعه ارزش به حساب می آید بلکه توجه به آن ضروری و واجب نیز هست.

یکی از مهمترین رفتارها، آداب غذا خوردن است که در تمامی روابط فردی تا روابط دیپلماتیک مهم و ضروری بوده و مورد قضاوت قرار می‌گیرد. بدون شک غذا خوردن حتی در یک میهمانی ساده، معیار بسیار مهمی برای قضاوت در رابطه با شخصیت فردی و اجتماعی یک انسان است. آیا تا بحال از غذا خوردن فردی، در مورد او را قضاوت کرده‌اید؟ مخصوصاً وقتی بار اول بیرون می‌روید!
............



ادامه مطلب ...


یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 18:30 ::  نويسنده : شیدا

اگه گفتي؟؟؟؟



ادامه مطلب ...


یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 18:15 ::  نويسنده : شیدا

به شاهزاده ای خبر دادند که جوان فقیری در شهر هست که بسیار به تو شباهت دارد دستور داد و جوان را به حضورش آوردند
شاهزاده بر روی تخت نشسته بود ، بادی به غبغب انداخت و در حضور درباریان گفت:
- از سر و وضع فقیرانه ات که بگذریم ، بسیار به ما شباهت داری ، بگو ببینم مادرت قبلا در دربار خدمت نمی کرده است ؟
درباریان خنده تمسخر آمیزی کردند و به جوان با تحقیر نگریستند.
جوان لبخندی زد و گفت:
- اعلا حضرتا ، مادر من فلج مادر زاد است ، اما پدرم چندی باغبان شاه بوده است !!!



یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 17:59 ::  نويسنده : شیدا

کودکی ده ساله که دست چپش در یک حادثه رانندگی از بازو قطع شده بود، برای تعلیم فنون رزمی جودو به یک استاد سپرده شد. پدر کودک اصرار داشت استاد از فرزندش یک قهرمان جودو بسازد، استاد پذیرفت و به پدر کودک قول داد که یک سال بعد می‌تواند فرزندش را در مقام قهرمانی کل باشگاه‌ها ببیند!.......

بقيه اش در ادامه مطلب....................



ادامه مطلب ...


یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 17:56 ::  نويسنده : شیدا

آرزوهاتو یه جا یاداشت کن و یکی یکی از خدا بخواه...

خدا یادش نمیره ولی تو یادت میره که چیزی که امروز داری، آرزوی دیروزت
بوده
...



یک شنبه 29 مرداد 1391برچسب:, :: 17:45 ::  نويسنده : شیدا

وحشت از عشق که نه ، ترسم از فاصله هاست

وحشت از غصه که نه ، ترسم از خاتمه هاست

ترس بیهوده ندارم ، صحبت از خاطره هاست

صحبت از کشتن ناخواسته عاطفه هاست

کوله باری پر از هیچ ، که بر شانه ماست

گله از دست کسی نیست ، مقصر دل دیوانه ی ماست



چهار شنبه 21 تير 1391برچسب:, :: 15:52 ::  نويسنده : شیدا

همه ما دوست داریم باور کنیم که نزدیکان مان آدم‌هایی متعادل، شاد و دارای ذهنی سالم هستند اما بارها پیش آمده که متوجه شدیم واقعیت غیر از این است. تصور کنید یکی از بهترین روزهای زندگی تان را آغاز کرده اید و خدا را برای همه زیبایی‌ها و نعمت‌هایش شکر می‌کنید که ناگهان رویارویی با یکی از آشنایان بلافاصله شما را از عرش به زیر می‌آورد. حتی اگر انسانی خوشبین و مثبت باشید، در کنار چنین اشخاصی منفی خواهید شد. از بدترین نوع شخصیت‌ها می‌توان به موارد ذیل اشاره کرد که باید از آنها دوری کرد:
.

.

.

در ادامه مطلب....



ادامه مطلب ...


دو شنبه 19 تير 1391برچسب:عاشق واقعی,عشق واقعی,صحنه ی عاشقی, :: 14:17 ::  نويسنده : شیدا

عکس این دو پرنده در کشور اکراین گرفته شده است و میلیون ها نفر در کشور آمریکا و اروپا با دیدن این عکس ها گریه کرده اند. عکاس این عکس ها آنها را به بالاترین قیمت ممکن به روزنامه های فرانسه فروخته است و تمام نسخه های روزنامه در روز انتشار این عکس بطور کامل فروخته شده است.

 

در تصویر اول پرنده ماده زخمی روی زمین افتاده و منتظر شوهرش می باشد

 

ببخشین اما وبلاگ از ریخت میوفته.....بقیش در ادامه مطلب!



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ


امیدوارم از اینجا خوشتون بیاد..........
آخرین مطالب
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان هم شاگردی و آدرس hamshagerdi.LoxBlog.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.







<-PollName->

<-PollItems->

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 5
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 5
بازدید ماه : 223
بازدید کل : 5747
تعداد مطالب : 80
تعداد نظرات : 29
تعداد آنلاین : 1